روایت توسعه صنعتی در ایران به روایت آمارهای رسمی کشور چه چیزی را نشان میدهد؟. بر این اساس آمارهای سهم صنعت از بازار کار و تولید ناخالص داخلی ایران از سال ۱۳۸۵ تا تابستان ۱۴۰۲ نشان میدهد ۴ مقطع زمانی تاثیرگذار وجود داشته است...
احتمالا از انقلاب صنعتی و نقشی که در توسعه یافتگی اقتصادهای مطرح دنیا داشته است شنیدهاید. داستان از جایی آغاز میشود که کشاورزی در بریتانیا به مهمترین و اساسیترین مشاغل تبدیل شده بود. بین قرن ۱۷تا ۱۹میلادی تولید محصولات کشاورزی در این کشور به اوج خود رسید و به مرور بهرهوری در این بخش افزایش پیدا کرد. این دوران را در ادبیات توسعه دوران انقلاب کشاورزی میدانند که زمینهساز انقلاب صنعتی در بریتانیا شد. به مرور به دلیل افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی، کارگران به سمت شهرها و صنایع حرکت کردند. در این زمان بود که تولیدات پیچیده با ارزش افزوده بالا اهمیت پیدا کرد. این روند که به مرور اتفاق افتاد باعث شد بخش صنعت در بریتانیا سهم بالاتری از تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص دهد. با گذشت زمان سهم نیروی کار در بخش صنعت زیاد شد و سهم این بخش از تولید کل اقتصاد به صورت فزایندهای رشد کرد. رشدی که خود را در صنعت نظامی، کشتیرانی و تجارت بریتانیا به وضوح نشان داد. سپس دیگر کشورهای اروپایی نیز از همین روند پیروی کردند و بر روی ریل توسعه قرار گرفتند. به همین سبب سالها پس از انقلاب صنعتی، یکی از تئوریهای توسعه که برای کشورهای توسعه نیافته مطرح میشد حرکت از کشاورزی به سمت صنعت بود. به طوری که کشاورزی به صورت تکنولوژیک و با بهرهوری بالا صورت بگیرد و نیاز به سهم بالای نیروی کار در این بخش نباشد. در نتیجه نیروی کار در صنعت مشغول به فعالیت شود و سهم صنعت از تولید کشور افزایش یابد. فارغ از اینکه مسیری که کشورهای اروپایی برای صنعتی شدن طی کردهاند به چه شکل بوده و آیا برای سایر کشورها نیز این روش جواب میدهد یا خیر. باید گفت سهم صنعت از تولید از جوانب دیگری نیز برای هر اقتصادی حائز اهمیت است. افزایش این سهم میتواند نشان دهد یک اقتصاد تا چه میزان به سمت تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالا حرکت کرده است. ممکن است این سوال مطرح شود که علت اهمیت محصولات پیچیده و تولیدات باارزشتر در چیست؟ میتوان گفت هر چه ارزش تولیدات یک کشور در دنیای تکنولوژیک امروز بیشتر شود مزیت صادراتی محصولات افزایش مییابد. در نتیجه داشتن این مزیت میتواند افزایش رقابتپذیری محصولات در بازارهای بینالمللی و سودآوری فراوان برای اقتصاد کشور را به همراه داشته باشد. با توجه به نکات مذکور و اهمیت صنعت در یک اقتصاد، میتوان این بخش را در اقتصاد ایران مورد بررسی قرارد داد. بر این اساس آمارهای سهم صنعت از بازار کار و تولید ناخالص داخلی ایران از سال ۱۳۸۵تا تابستان ۱۴۰۲نشان میدهد ۴مقطع زمانی تاثیرگذار وجود داشته است. دوره اول «پس از آغاز تحریمهای اقتصادی آمریکا است» در این زمان میتوان آسیب وارد شده به صنعت کشور را به خوبی مشاهده کرد. دوره دوم «دوران توافق برجام» است که گشایشهای بینالمللی در اقتصاد ایران به وجود میآید. به خوبی میتوان روند مثبت صنعت را در این دوران مشاهده کرد. دوره زمانی بعدی مربوط به «خروج دونالد ترامپ از برجام است» در این دوران صنعت ایران دوباره به سمت افول حرکت میکند. اما همچنان سیاهی وارد شده به صنعت پس از این دوران پایان نمییابد و اقتصاد جهان وارد بحران «کرونا» میشود. مقطع زمانی مهمی که نه تنها ایران بلکه تمام اقتصاد دنیا را به یک رکود عمیق وارد کرد. آسیبی که در این ایام بخش صنعت در ایران وارد شد حتی پس از پایان این پاندمی نیز ادامه یافت. به طوریکه با گذشت ۲سال از پایان این همهگیری همچنان صنعت به روند تاریک خود در اقتصاد ادامه داده است. آمارهای صنعت در اقتصاد ایران نشان میدهد سهم صنعت از کیک اقتصاد در تابستان سال ۸۵معادل ۳۴.۴درصد بوده و پس از گذشت ۱۷سال به ۲۷.۳درصد در تابستان سال ۱۴۰۲رسیده است. در همین بازه زمانی بازار نیروی کار نیز شاهد تغییراتی بوده است. برای مثال در تابستان سال ۱۳۸۵، سهم شاغلان بخش صنعت از کل جمعیت شاغل کشور ۳۰.۸درصد بوده که این سهم در تابستان امسال به ۳۴درصد صعود کرده است. این آمار به خوبی افزایش نیروی کار در بخش صنعت و کاهش بهرهوری در این بخش را نشان میدهد که کاهش سرمایه ، ماشینآلات و تکنولوژی در کشور را میتوان از دلایل آن دانست. روند فصلی سهم صنعت در بازار کار و تولید ناخالص ابتدا برای بررسی وضعیت صنعت در کشور باید به این مسئله دقت داشت که سهم صنعت از بازار کار و سهم صنعت از تولید کشور به صورت فصلی نوسان میکند. به طوریکه در دو فصل ابتدایی سال سهم شاغلان بخش صنعت از کل شاغلان کشور کاهش یافته و در نیمه دوم سال این سهم افزایش مییابد. علت این اتفاق را باید در تغییرات بخش کشاورزی در طول یک سال جستجو کرد. معمولا کارکنان در بخش کشاورزی در نیمه دوم سال به سمت بخشهای دیگر مانند صنعت و خدمات حرکت میکنند و در آنجا اشتغال مییابد. در نتیجه سهم شاغلان در بخش صنعت کشور در نیمه دوم سال افزایشی میشود. سپس این افراد در نیمه نخست سال به زمینهای کشاورزی خود باز میگردند و باعث کاهش سهم بخش صنعت از کل شاغلان کشور میشوند. سرآغاز افول صنعت با تصمیمات ابتدای دهه ۹۰ بررسی اقتصاد در دهه ۸۰نشان میدهد سهم صنعت از کیک اقتصاد در اواخر این دهه به نقطه اوج خود در ۱۷سال گذشته میرسد. به طوریکه تولیدات بخش صنعتی در زمستان سال ۸۷بیش از ۴۴درصد تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل داده است. همانطور که در آمارها پیداست در این دوره علاوه بر وضعیت مناسب تولید در بخش صنعتی کشور، سهم صنعت از اشتغال کل کشور نیز روند صعودی ملایمی را طی کرده است. این روند تا ابتدای دهه ۹۰ادامه یافت. در ابتدای این دهه ایالات متحده آمریکا تحریمهای بنیادیای بر اقتصاد ایران وضع کرد که پس از آغاز این تحریمها، بخش صنعت افول جدیای را تجربه کرد. بر اساس آمارها سهم تولید این بخش از کیک اقتصاد در زمستان سال ۸۹، در حدود ۴۲درصد بود که با شروع تحریمهای آمریکا ۶.۸درصد کاهش یافت و به ۳۵.۳درصد در زمستان سال ۹۰رسید. این پایان کار نبود و تولید بخش صنعت همچنان به کاهش خود ادامه داد تا جاییکه در زمستان سال ۹۲، میزان تولید این بخش ۳۰.۴درصد از کل تولید اقتصاد را تشکیل داد. برجام، تابش امید به صنعت کشور با روی کار آمدن دولت یازدهم و آغاز مذاکرات ایران با طرف آمریکایی، به مرور نور امیدی به اقتصاد کشور تابید. در این مدت با وجود کاهش سهم صنعت از اشتغال کل در ایران، سهم تولید این بخش از کیک اقتصاد بزرگ و بزرگتر شد. این روند بهبود ادامه یافت و یک سال پس از امضای توافق برجام به بالاترین سطح خود در ۱۲سال اخیر رسید. آمارها حاکی از آن است که در زمستان سال ۹۵سهم تولید صنعتی از تولید ناخالص کشور قله ۳۴.۵درصد را فتح کرد و بالاترین سهم از ۱۲سال اخیر را شکل داد. ترامپ از یک در آمد؛ امید از دری دیگر خارج شد باریکه امید کشور دیری نپایید. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انجام شد و دونالد ترامپ در جایگاه بزرگترین فرد تصمیمگیرنده در عرصه سیاسی آمریکا قرار گرفت. دونالد ترامپ پس از نشستن بر صندلی ریاست جمهوری بر طبل خروج از برجام کوبید. چیزی که در آن زمان برای مردم ایران تازگی نداشت. چراکه ترامپ حتی پیش از حضور خود در کاخ سفید مخالفت خود را به توافق با ایران اعلام کرده بود و این توافق را به نفع ایالات متحده نمیدانست. التهاب انتخابات آمریکا بر انتظارات مردم ایران موثر بود طوریکه پس از انتخاب دونالد ترامپ امیدها به آینده اقتصادی ایران کمرنگ شد و صنعت کشور با افول مواجه شد. تا اینکه دونالد ترامپ رسما در تاریخ ۱۸اردیبهشت ۱۳۹۷از برجام خارج شد. پس از این تصمیم زمامدار کاخ سفید، اقتصاد ایران به غار تاریکی خود بازگشت. به طوریکه سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی کشور در زمستان سال ۹۷ معادل ۳۲.۱درصد بوده که با کاهش در زمستان سال ۹۸در سطح ۲۹.۹درصد ایستاد. کرونا؛ آب سردی که بر پیکره صنعت ریخته شد در شرایطی که اقتصاد ایران پس از التهابات بنزین در پاییز سال ۹۸قرار داشت، در اسفند همان سال دولت به طور رسمی اعلام کرد ویروسی موسوم به «کووید ۱۹» یا همان کرونا از مرزهای کشور وارد شده است. در همان زمان برای جلوگیری از شیوع این ویروس شهرهای کشور در سکوتی مرگبار فرورفت. صنعت و اقتصاد وارد رکودی عمیق شد و تولید صنعتی ایران به نفس تنگی افتاد. همانطور که مشخص است در زمان این همهگیری سهم صنعت از اشتغال افزایش یافت. علت این اتفاق را میتوان خروج بخش زیادی از شاغلان موجود در بخش خدمات دانست. به نوعی میتوان گفت ورود و خروج نیروی کار به بخش خدمات آسانتر از بخش صنعت است به همین دلیل با شیوع کرونا اولین و سریعترین آسیب به اشتغال در بخش خدمات وارد شد. با کاهش اشتغال در این بخش سهم بخش خدمات از اشتغال کل کاهش یافته و باعث افزایش سهم بخش صنعت از اشتغال کل کشور شد. حال امروز صنعت همچنان تعریف ندارد آمارها نشان میدهد بخش صنعت حتی پس از کرونا نیز به روند افول خود ادامه داده است به طوریکه سهم صنعت از تولید کل کشور در بهار امسال به ۲۷درصد رسیده که پایینترین سطح خود در ۱۸سال گذشته بوده است. تازهترین گزارشهای مرکز آمار ایران نشان میدهد این سهم در تابستان نیز تعریف نداشته و تنها ۰.۳واحد درصد افزایش یافته و در ایستگاه ۲۷.۳درصد توقف کرده است. به گزارش اکوایران، آمارهای نیروی کار نیز نشان میدهد سهم صنعت از اشتغال کل در تابستان امسال افزایش داشته و به ۳۴درصد رسیده است. این افزایش در نیروی کار و کاهش در بخش صنعت به خوبی بهرهوری پایین این بخش اقتصاد را در سالها اخیر نشان میدهد. حال باید دید وضع صنعت در آینده به گذشته روشن خود بازمیگردد یا خیر؟